اولی فیلم جنگی «کانی مانگا» که یکی از بهترین و جذابترین فیلمهای مربوط به جنگ ایران و عراق بود و با التهاب و ماجراجوییهای قصه و اکشن و هیجانی داشت تا مدتها و حتی چند سال در تهران و شهرستانها روی پرده سینماها بود و به دلیل استقبال همیشه بالای تماشاگران و فروش خیلی خوب در گیشه، رکورد طولانیترین اکران در تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرد و دومی فیلم «بازمانده» که هنوز هم از آن بهعنوان بهترین فیلم سینمای ایران با موضوع مظلومیت فلسطین و جریان مقاومت دربرابر جنایات رژیم صهیونیستی نام میبرند. اینکه دو فیلم از سه فیلم یک کارگردان، هرکدام به نحوی و در فضای متفاوتی سری در سرها داشته باشند، هم به هنر و هوش و توانایی او برمیگردد و هم به خوشاقبالیاش. البته این مورد دوم هم ماحصل ویژگیهای اول است و اگر درک و درایت و مهارتش در فیلمسازی نبود، این دو اثر ویژهاش هم با استقبال مخاطبان مواجه نمیشد. داد بعدا جنم سینماییاش را به جز کارگردانی در عرصه مدیریت هم نشان داد و برخی سینماگران از زمان معاونت سینمایی او در ارشاد بهعنوان دوره طلایی سینمای ایران یاد میکنند.
موفقیت کانیمانگا از همان اسم فیلم شروع و خاص بودن و خوشآهنگی این کلمه – که اسم منطقهای در کردستان است- حتی قبل از مواجهه با خود قصه هم، باعث کنجکاوی و جلب نظر تماشاگران میشود. به جز این قصه و فضای اکشن فیلم هم توقعات مخاطبان را برآورده میکند و رشادتهای تکاوران و نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس به شکل جذابی به تصویر کشیده میشود. سیفا... داد که فیلمنامه را براساس فیلمنامه کانیمانگا به قلم احمدرضا درویش نوشته بود، تواناییاش را در نوشتن و ایجاد موقعیتهایی مهیج و نفسگیر و بعد هم در اجرا و کارگردانی آن نشان میدهد و مخاطب را تا نقطه پایانی در تب و تاب نگه میدارد. دقیقا مثل کاری که به بهترین شکل در اقتباس سینماییاش از رمان بازگشت به حیفا نوشته غسان کنفانی برای نوشتن فیلمنامه و کارگردانی آن انجام داد.
کانیمانگا با یک ترکیب بازیگری خوب و بازیگرانی چون فرامرز قریبیان، عبدالرضا اکبری، علی ثابت، رضا رویگری، رضا صفاییپور و کاظم افرندنیا، فیلمبرداری جمشید الوندی و موسیقی مجید انتظامی، پر از صحنهها و سکانسهای مهیج است؛ اما قطعا اوج تعلیق و هیجان فیلم در سکانس پایانی است، همانجا که فرامرز قریبیان و عبدالرضا اکبری به عنوان تکاوران ارتش، موقع حمل علی ثابت – که نقش منفی فیلم را بازی میکند- در ارتفاعات کانیمانگا به مشکل برمیخورند و قریبیان پایش روی سنگی میلغزد و از صخره آویزان میشود. اکبری در حرکتی سریع، دست قریبیان را میگیرد تا مانع سقوط او از بلندی شود، اما شیطنت ثابت و پا گذاشتن روی دست اکبری، التهاب این لحظه را به اوج میرساند و نفس را در سینه تماشاگران آن سالها حبس میکند. این تعلیق و هیجان البته که پایان خوشی دارد، چون به قول آن جمله مشهور در آنونس فیلم، «کانیمانگا جای دشمن نیست.»
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد